فصل پنجم : در معرفت کشتزار به تخصیص - Page 05
کاهو
بهترین کاهو آن باشد که آنرا یک یک با دست نشانند ... و از همدیگر دورتر نشانند و هر نوبت که آب دهند بسر بیل پای آن را خم کنند و نگذارند که در میان او علف باشد. بتدریج از میان برکنند و هر نوبت که آب دهند و بوم آن شخم زنند و زبل با خاکستر با هم دیگر ضم(همراه) کرده و در میان ترک های آن ریزند تا پرورده شود(آثار و احیاء).
دفع آفات
به وقت تخم فشاندن(کاهو) اگر یک شب با تخم نانخواه بنهند تا بوی آن بستاند کرم در نیفتد. هیچ آفت بوی نرسد. آب زیتون یا کمیز گاو یا خاکستر چوب رَز(تاک) در آب کنند و بر او فشانند سرما بر او کار نکند و کرم بنخورد و نیکو برآید(نزهت نامه علایی).صاحب الفلاحه گوید، اگر بذر آنرا در میان نانخواه نهند،آنگاه بکارند، در آن کاهو هیچ آفت نرسد چون دود و غیره(عجایب قزوینی).و اگر تخم کاهو را پیش از آنکه بکارند در میان نان خواه نهند تا بوی آن گیرد هیچ آفت بوی نرسد(نفائس الفنون).
کیفیت
چون خواهی که برگش بزرگ آید از آنجا که کشته باشی با جای دیگر تحویل باید کردن و یک یک بنشاندن و چند مقدار یک به دست خاک از پیرامن آن باز کردن چنانکه بیخ پدید آید. و به سرگین گاو در گرفتن، پس به خاک بپوشان و در ساعت آب بده. و دیگر بار چون بزرگ شود بن آن به کاردی تیز سوراخ کن و یک پاره سفال خرد در او نشان تا کاهو پهن گردد و آبدار(نزهت نامه علایی).
کدو
اگر خواهی که کدو بزرگ آید تخم او باژگونه در زیر خاک باید نهادن و همچنانکه در خربزه و خیار گفتیم، اگر در انگبین و شیر نهی بر خوشتر آرد. و اگر خواهی که در میانش تخم و دانه نباشد و جمله بسته آید، چون شاخ بیازد، پیشتر از آنکه در بر آید، در زیر خاک بپوش و بگذار تا دیگر باره سر برآرد. و لختی بیازد و دیگر باره همچنین به خاک بپوش تا سه کرت بباشد. آنگاه بن اصلی ببر تا آنچه پرورده در بر آرد. بی دانه و شحم از آنچه این شاخ بیخ در زمین فکنده باشد و از بیخ اصلی دور مانده و به طبعی دیگر آمده و اگر از آنجا که اصل بود ببرند زیان ندهد(نزهت نامه علایی).
کدو و انگور
روایت می کند مرا یکی از علمایی که خواجه بوعلی گفت، اگر دانه ای کدو در میان درخت انگور نهند و آن را محکم کنند، از آن موضع که کدوی بزرگ بیرون آید و در میان او انگور جمع شده باشد چنانکه از جلاب(گلاب) خوشتر باشد(علم الفلاحه).
بدون تخم برآمدن خربزه، خیار و کدو
و اگر خواهند که خربزه و خیار و کدو بی تخم باشد چون شاخ آن قریب یک گز شود در نزدیک آن حفره بکنند و بعضی از آن شاخ را در حفره بنهند و آنرا به خاک بپوشند چنانچه سر آن در زیر خاک نشود و چون یک گز دیگر برود به همین نوع عمل کنند و بگذارند تا یک گز دیگر بلند شود و به همین نوع تا سه نوبت چون معلوم شود که شاخ را عروق در زمین پیدا نموده هر سه موضع را قطع کنند پس ثلث آخر که سر شاخ بود آنچه بیرون آید آن را دانه نبود(معرفت فلاحت).