فصل چهارم : کنترل دیگر آفات با ترکیب بردو
کنترل سوسک مکزیکی لوبیا بعنوان آفت لوبیای لیما
گزارش ایستگاه آزمایش های کشاورزی ایالتی ژنوا نیویورک
سوسک مکزیکی لوبیا اصلی ترین آفت مزارع لوبیای لیما می باشد . در لانگ آیلند نیویورک تحقیقات میدانی از سال 1936 تا 1941 به منظور مقایسه مواد در کنترل سوسک مکزیکی لوبیا انجام شده است. در این تحقیقات از ترکیب بردو، مس-آهک، گوگرد، گوگرد وتابل، خاک رس، شیر بدون خامه و نیز حشره کش های طبیعی؛ گرد پیرتروم ، گرد دریس ، رتنون استفاده شده است.
تحقیقات سال 1936، آشکارا نشان داد که ترکیب بردو با استاندارد بالا و به نحو باور نکردنی، بدون اضافه کردن هیچ ماده حشره کشی، در کنترل سوسک مکزیکی لوبیا و محافظت از برگ ها موفق بوده است.
ماه مه سال 1937 از نظر آب و هوایی، سالی گرم و خشک بود و محصولات مورد هجوم سوسک مکزیکی لوبیا قرار گرفته بودند . از اوایل تحقیقات روشن شد که ترکیب بردو اثر برجسته ای در محافظت برگ ها در برابر تغذیه سوسک مکزیکی لوبیا و نیز افزایش محصول داشت، بدون آنکه ماده حشره کشی بدان افزوده شده باشد . در حالیکه برای کارآیی گوگرد اضافه کردن مواد حشره کش ضروری بود.
در 14 سپتامبر داده های ثبت شده نشان دهنده موثر بودن ترکیب بردو بود زیرا ردیف های اسپری شده با بردو، بطور متمایز عالی تر بودند . مواد دیگر در کنترل سوسک مکزیکی لوبیا در رتبه پایین تری از ترکیب بردو قرار گرفتند. برتری دیگر ترکیب بردو قارچ کش بودن آن و بیمه کردن محصول با اسپری بردو بود. نتایج عالی سری آزمایش های ترکیب بردو در کنترل سوسک مکزیکی لوبیا موثرتر از سری آزمایش ها با مس – آهک، گوگرد وتابل و گوگرد با افزودن پودر حشره کش بوده است. نتایج اسپری ترکیب بردو سبب افزایش محصول نیز شده است . نتایج امیدبخش با ترکیب بردو و گرد مس-آهک بدست آمد.
در آزمایش ها نیازی به بهبود خاصیت حشره کشی ترکیب بردو وجود نداشت چرا که بخوبی سوسک مکزیکی لوبیا را کنترل می کرد و افزایش قابل ملاحظه ای نیز در میزان محصول بوجود آورد . اشکال برگ سوزی با استفاده از ترکیب بردو در سال 1938 از منطقه غرب نیویورک و اوهایو و نیز در سال 1940، گزارش شد . ترکیب های غیر محلول مس که در واکنش های شیمیایی خنثی می باشند چنین اشکالی را بوجود نمی آورند.
مس شایستگی خود را در درمان و کنترل سوسک مکزیکی لوبیا نسبت به گوگرد و مواد حشره کش نشان داد . گرده پاشی اثر کمتری از اسپری داشت. (Huckett, 1942)
زنجرک چغندر
زنجرک چغندر نه فقط از شیره گیاه تغذیه می کند و سبب ضعف و کندی رشد آن می گردد، بلکه بعضی ازآنها ناقل بیماری ویروسی با نام کرلی تاپ در چغندرقند می باشند. این بیماری در اکثر مناطق چغندرکاری کشور بویژه در استان فارس خسارت وارد می کند. این بیماری در منطقه فسا با 80 درصد آلودگی بوته ها سبب کاهش 40 درصدی میزان محصول شده است. از اینرو حشره کش های مختلفی برای کنترل زنجرک های عامل انتقال بیماری ویروسی پیچیدگی برگ چغندرقند مورد استفاده قرار گرفته است و خسارت بیماری کاهش یافته است(خیری و علیمرادی، 1347). ساختار این ویروس، کپسید دوقلوی بیست وجهی است. سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا در تلاش برای یافتن راه های مبارزه با این زنجرک می باشد . کشت متوالی چغندرقند یکی از عوامل در بالا رفتن جمعیت زنجرک ها می باشد (ارده، 1395).
کنترل زنجرک چغندر بعنوان آفت چغندرقند
گزارش دپارتمان کشاورزی ایالات متحده – واشینگتن دی.سی
آزمایش با سلول تغذیه غشایی
Carter، زنجرک چغندر را درون سلول های غشایی قرار می دهد. زنجرک ها از راه غشاء، محلول های گوناگون با غلظت های مختلف را تغذیه می کند. هر ظرف تقریبا شامل 20 سی سی محلول است. انتهای هر ظرف با یک غشاء پوستی بسته شده است. طرف دیگر لوله ی شیشه ای با یک تکه خز پوشیده شده بود تا حتی الامکان دما و رطوبت طبیعی را نگاه دارد.
معمولا 10 شفیره و زنجرک در هر سلول قرار می گرفت. مایع درون ظرف برای زنجرک ها جالب نبود. اما وقتی نور به قسمت غشاء می تابید زنجرک ها فورا به این سمت می آمدند تا با سوراخ کردن غشاء و خوردن محلول تغذیه کنند. وقتی زنجرک ها به این شرایط عادت کردند برای تغذیه اندکی بی حرکت باقی می ماندند.
آزمایش با محلول نمک های کلسیم و مس با غلظت های مختلف هم برای شفیره ها و هم برای بالغ ها انجام شد. زنجرک ها نمک های کلسیم و نمک های مس را تغذیه کردند. اطلاعات بدست آمده، بر مبنای 2600 مورد ثبت در تکرار آزمایش ها بوده است و در هر آزمایش بطور متوسط 8 ویژگی انتخاب شده است. از آنجا که مرگ زنجرک ها می توانست از گرسنگی باشد به هر محلول، یک محلول 5% شکر اضافه شد. سولفات مس، 10 برابر نمک های کلسیم برای زنجرک های بالغ سمی بود. مرگ شفیره ها مانند قبل هنگام پوست اندازی معیوب با بدن کاملا خمیده، همان مسمومیت با ترکیب بردو است. پوست های نیمه انداخته شده ی شفیره ها بطور آشکار آبی رنگ است. نشانه های مرگ زنجرک ها همان نشانه تیپیک مرگ از ترکیب بردو است. (Delong, 1940)