بخش دوم فصل ششم : تاک - Page 01

آفت سرما

اگر رز را به سرگین پیل دود بدهند چنانکه باد هر جای برساند و خاکستر چوب(درخت) گز در آن افشانند تا در چشمهای شاخ نشیند سرما آنجا کار نکند(نزهت نامه علایی).

اگر خواهند که سرما بر رز زیان نکند یک وجب پوست بوزنه اندر باغ از درختی بیاویزند که بلندتر باشد، ژاله(شبنم) و سرما از آنجا بگردد(فرخ نامه). شیخ الرئیس گوید و اگر خواهی که کَرم را، از سرما آفت نرسد، باید که فلفل را تدخین کنی، چنانکه، دود به همه اطراف باغ برسد. آنگاه ثمره طرفا را بدان تاکها بر افشانی، او را آفت سرما نرسد(عجایب قزوینی). و اگر بزبل او(تاک) دود کنند چنانکه بجمیع شاخه‌های او رسد بعد از آن ثمره درخت گزنه بزیر او ریزند از آفت سرما ایمن باشد(نفائس الفنون). اگر پیش از وقت چیده شود سرما در آن تاک زود اثر کند در سال آینده بار کمتر آورد(ارشادالزراعه).

چون تاك را ببرند در هر قوچه کَرم شش نخ که بر هر جانب سه نخ که پنگ(شاخه) وی سربالا باشد، گذاشته خاك ریزند و سرهای نخ را اندك خاك ریزند و باید که هفت بند تاك در زیرزمین باشد و آن را تک گویند که اگر سرما شود، سرما ضایع نکند و چون سرما گذرد سرهای نخ را از خاك بیرون آورند که خوب سبز میشود و آنچه سبز نشود فی الحال عوض کارند از آنچه جهت عوض کاشتن محافظت نموده باشند(ارشادالزراعه).

و در بهار تاك بریدن پیش از آنکه انگور او بیرون آید تاك را ضعیف میکند بسبب آبی که در آن وقت از تاك میچکد و سرما زودتر در آن تاثیر میکند(ارشادالزراعه). و اگر اره که به آن تاک می برند به روغن پیه خرس آلوده کنند یا به سیر کوفته با روغن مخلوط ساخته آلوده کنند، آن تاک که از این اره برند از سرما محفوظ ماند(معرفت فلاحت). و اگر خوشه انگور رسیده بر استخوانی بندند و آن استخوان را در کرم زمین فروبرند و همچنان بگذارند برنگیرند تگرگ به آن کَرم ضرر نرساند(معرفت فلاحت). و اگر خاکستر تاک رز که خشک باشد مخمر سازند به آبی که از تاک رز بیرون می آید، بعد از بریدن و آن را در ظرفی کنند و در میان باغ دفن کنند و چنانچه اَس(بن) آن ظرف به جانب آسمان باشد و سر آن را نپوشند، آن باغ از سرما محفوظ ماند(معرفت فلاحت). و بعضی عدس و کاه نخود و کاه ماش و کاه باقلا بهم بیامیزند و چون تاک در حفره نهند آنرا بر اصل آن ریزند چنانچه پوشیده شود تا از سرمای زمستان محفوظ ماند(ارشادالزراعه) و (معرفت فلاحت). و اگر نزدیک تاک باقلا بکارند، چون باقلا برسد، دانه آن را بگیرند، برگ و اصول آن را همچنان بگذارند، آن تاک از سرما و ضرر آن محفوظ ماند(معرفت فلاحت) و (مفاتیح الارزاق جلد سوم).

اگر مقدار یک شبر از پوست خارپشت بزرگ یا از پوست کفتار بر درخت تاکی بندند، از سایر درختان تاک بهتر بوده و از تگرگ محفوظ ماند(مفاتیح الارزاق جلد سوم).

علامت انگور رسیده

تمام رسیدن انگور را علامت چه باشد؟

معرفت تمام رسیدن انگور دشخوار(دشوار) است و اعتماد بر ذوق نیست. جماعتی گفته اند نشان رسیدن انگور آن است که مدت شش روز نهاده باشد متغیر نگردد. و گروهی گفتند که تکج(دانه) در میانش سیاه گردد. و گروهی گفته اند نشانش آن است که چون بفشاری استخوان ها بیرون جهد برهنه، چنانکه از دانه انگور هیچ دوسیده(چسبیده) نباشد. و اصحاب تجارب گفته اند که انگور آنگاه باید چیدن که ثریا فرو شود و آن پانزدهم تشرین الآخر(ماه رومی معادل ماه نوامبر) باشد. نیز گفته اند در نقصان ماه باید چیدن تا تبه نگردد(یواقیت العلوم).

زود یا دیر رسیدن تاک

و اندکی کاه باقلی در بن نهال(تاک) کنند که بنشانند زود در برآید(نزهت نامه علایی). و اگر خواهند که انگور زود برسد نیمن نفط فرسانی(از قرای اصفهان) اندر بن درخت رز باید کرد زود برسد(فرخ نامه). و باید که آن تاک که بستانی از درخت جوان بود و او را در نیمه اول ماه بنشانی و چون بنشانی سر او را بسرگین گاو مطح(آلوده) کن و در بر او از بلوط و نانخواه بیفشان تا اصل او قوی شود و و چیزی از باقلا <بر او بیفشان> تا زود بر آید(عجایب قزوینی).

اگر بوره بگیرند و به ثفل انگور فسرده به هم بیامیزند و هر دو را بکوبند و از آن پاره ای در کنده تاک رز افگنند چون می کارند انگور زود برساند. و اگر پاره ای بوره نان بستانند و به آتش سوزانند پس در آب کنند به خنوری و نگاه دارند تا ستبر گردد، پس سرهای تاک رز بدان بمالند به وقت میوه بریدن که تا انگور زود برسد(نوادرالتبادر). و بعضی یک کف باقلای بریان کرده در آن ریزند و بعضی از ثفل در آن حفره ریزند. اگر تاک انگور سفید بود از ثفل انگور سیاه و اگر انگور سیاه بود از ثفل انگور سفید و در پهلوی اصل هر تاک یک سنگ برابر حجم حفره در آن نهند. که سنگ آن را خشک می دارد و در تابستان او تشنه نمی شود. پس خاك نمناك که از آن حفره برآمده باشد با سرگین گاو که خشک باشد بیامیزند و حفره را پر کنند و سرگین بیخ آن را گرم دارد(ارشادالزراعه).

و بعضی بول آدمی در آن حفره ریزند و بعضی یک کف باقلای بریان کرده در آن ریزند. و بعضی از آن ثفل که بعد از شیره کردن انگور بماند، در آن حفره ریزند. و اگر تاک انگور سفید است از ثفل انگور سیاه و اگر تاک انگور سیاه است از ثفل انگور سفید و در پهلوی اصل هر تاکی یک سنگ برابر حجم مشی در آن حفره نهند پس خاک نمناک که از آن حفره برآمده باشد با سرگین گاو که خشک باشد بیامیزند و حفره را پر کنند و سرگین بیخ آن را گرم دارد وثفل انگور سبب زود سبز شدن باشد. و سنگ آن را در تابستان خنک می دارد و زود تشنه نمی شود(معرفت فلاحت).

معرفت حیله که به آن انگور بیشتر رسد یا دیرتر رسد. باید که بوره که در نان می کنند به آتش بسوزند و در ظرفی کنند و قدری آب به آن اضافه کنند و آن را بسوزانند تا تیره شود. و آن وقت که تاک می بریده باشند به آن بیالایند. سال آینده انگور زودتر رسد. و اگر بوره و ثفل انگور با هم بکوبند و در وقت تاک نشاندن قدری از آن در بیخ تاک که در حفره بود بریزند انگور آن زودتر رسد(معرفت فلاحت).

و اگر کل انگور را بچینند و بگذارند تا متعفن شود و در بیخ تاک ریزند عوض سماد دیگر باره انگور آورد و آن انگور دیرتر رسد(معرفت فلاحت).